به گزارش خبرنگار فرهنگی اجتماعی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ «آقا مرتضی»؛ مستندی درباره شهید مرتضی آوینی که این روزها سروصدای زیادی به پا کرده است، مستندی به کارگردانی عباس سیدابراهیمی و تهیهکنندگی مهدی مطهر که در هفت قسمت ساختهشده و از تاریخ شانزده فروردین ماه امسال روی آنتن شبکه سه رفت.
فرم مستند کلاژی است و کارگردان اثر با دستیابی به آرشیو مستندهایی چون «مرتضی و ما» و «انحصار ورثه» و استفاده از برشهایی از این مستندها و نیز افزودن مصاحبههای تولیدی از گفتوگو با همکلاسیها و دوستان شهید آوینی این مستند هفت قسمتی را ساخته، آنچه که در همان قسمت اول مستند میتوان به آن اعتراف کرد، این است که اثر به لحاظ فنی حرف چندانی برای گفتن ندارد و مخاطب با تماشای همان قسمت اول میتواند تکلیف خود را با بحث فنی مستند روشن کند و می داند که قرار نیست اتفاق خلاقانهای در فرم رقم بخورد، اما به هر روی پر واضح است مخاطبی که برای تماشای مستندی درباره مرتضی آوینی پای تلویزیون مینشیند تا بنا بر ادعای تیزر تبلیغاتی اثر، روایتی بدون سانسور را از آوینی شاهد باشد از فرم چشم میپوشد و به دنبال محتوا میگردد.
در اصل مخاطب منتظر است تا از میان حرفهای مریم امینی (همسر شهید آوینی)، محمد آوینی ( برادر او)، مسعود فراستی، نادر طالبزاده، ابراهیم حاتمیکیا، شهریار زرشناس، فریدون جیرانی، یوسفعلی میرشکاک، بهروز افخمی، مسعود نقیبی، کیومرث پوراحمد و دوستان دوران «کامران» بودن و دوستان زمان «مرتضی» شدن حرفهای جدیدی بشنود. منتظر است تا آن آوینی بدون روتوش را بیست و هشت سال بعد از شهادتش به تماشا بنشیند. اما سوال این است که مستند در ارائه تعریف درست از آوینی چقدر موفق ظاهر شدهاست؟
تخریب و تطهیر همزمان شهید آوینی در اثر «آقا مرتضی»
مرتضی آوینی یکی از بحثبرانگیزترین چهرههای تاریخ معاصر است که همواره صحبت از او به سوی مصادره به مطلوب و تفسیر به رای رفتهاست.
کارگردان مستند «آقا مرتضی» اما تلاش میکند تا از این ورطه رهایی یابد. او سعی دارد با نمایش گذشته آوینی به شیوه فیلم اخراجیها از آوینی کلیشهزدایی کند و بر روند قدیسسازی از بزرگان خط بطلان زند. سعی میکند مرتضایی که او قصد تعریف کردنش را دارد نزدیکترین تعریف به آوینی باشد اما افسوس که خود او دچار خودسانسوری میشود و تمام آنچه از کامران آوینی به مخاطب عرضه میکند نه اندیشه و فلسفه و تفکر است که سبیل نیچهای و سیگار و استایل است و هر آنچه از مرتضی آوینی به مخاطب نشان میدهد نه مسئله چگونه «شدن» که ترک سیگار و تغییر محاسن صورت و فرم لباس پوشیدن است و البته قبول که از کوزه همان برون تراود که در اوست و تحول در ظاهر میتواند نمایانگر تحول در باطن باشد؛ اما حرف بر سر این است که این تغییر رویه در استایل و ظاهر در عکسهای باقیمانده از آوینی هم پیداست و روشن است که آنچه در عکس نمیتوان به آن پی برد و مستند و کار فرهنگی میطلبد نمایش نحوه این صیرورت است. اتفاقی که در «آقا مرتضی» نمیافتد و مخاطب بیشتر از آنکه شاهد دگردیسی اندیشه باشد شاهد تحول در تیپ است.
در واقع اثر در شعار خود یعنی بدون سانسور بودن هم تکلیفش با خودش مشخص نیست، گاهی به نعل میزند و گاهی به میخ. تخریب میکند و سپس دست به تطهیر میزند در واقع جهت فکری کارگردان به شدت در اثر پیداست و اجازه نمیدهد تا مخاطب خود به قضاوت بنشیند. مثلا آوینی را در فضایی دودآلود و افیونی مشغول مطالعه نشان میدهد و بلافاصله شاهد میآورد که آوینی چگونه سیگارش را ترک کرد یا مثلا از آوینی و غزاله علیزاده میگوید و بلافاصله شاهد میآورد که آوینی «زن گریز» بوده و تمام علاقه و میل از سوی غزاله علیزاده بودهاست (کی به کی است نه علیزاده زنده است و نه آوینی (در واقع کارگردان سعی داشته با مطرح کردن مسئله خصوصی بین کامران آوینی و غزاله علیزاده ادعای بدون سانسور بودن اثر را پررنگ کند اما اثر در ادامه چه اندازه حرف جدید برای زدن دارد؟
آیا آوینی بدون سانسور از نظر سازندگان این مستند، تنها یعنی آوینیای که سیگار میکشید و درگیر یک مسئله خصوصی با غزاله علیزاده بوده است؟ آیا آوینی بدون سانسور نمیتوانست آن بخش از حیات بعد از انقلاب آوینی باشد که علاوه بر فشارهای طیف سازندگی (زم و مسیح مهاجری)، حسین شریعتمداری و حسن شایانفر میزان پایبندی آوینی به انقلاب را به وسیله محمد نوریزاده و مهدی خزعلی به سنجش گذاشته بودند؟ آیا آوینی بدون سانسور آن چیزی نیست که در سال آخر حیاتش در مجله «سوره» بر سرش آوردند؟
«آقا مرتضی» مستندی برای مصادره دوباره شهید آوینی!
شوخی این مستند آنجاست که درست همان بخشی از اثر که در آن شهریار زرشناس از شریعتمداری و شایانفر نام میبرد به وسیله شبکه سه سانسور میشود، در حالی که نسخه بدون سانسور در فیلیمو موجود است و این مستندی که داعیه آوینی بدون روتوش را دارد و ابتدا به خودسانسوری از سوی کارگردان دچار است، از سوی تلویزیون نیز به سانسور مبتلا میشود. بله! در واقع گویا سیاست کار اینگونه است که با بیان مسائل خصوصی زندگی آوینی از مرتضی آوینی یک مجید سوزوکیای میسازند که یک شبه متحول شدهاست منتهی از حاجیگیرینوفهای این مسیر نامی نمیبرند. تشریح اندیشه آوینی که دیگر بماند!
اما بر هیچکس پوشیده نیست که آنچه جامعه در مورد آوینی بدان نیازمند است نه مسائل خصوصی زندگی او که اندیشه اوست. چیزی که در آوینی رخ داد بیشتر از آن که تحولی یکباره و معجزهآسا باشد، جریان یک صیرورت و یک سیر است. سوالاتی که آوینی در ذهن داشت و نحوه تلاش برای رسیدن به پاسخهایش جای خالی پازل فرهنگ ماست. نمایش ظواهر زندگی قهرمانان به جای اندیشه اصلی آنها چیزی جز گول زدن مخاطب نیست. اندیشههایی که شاید اگر امروز بازپروری شوند، صاحبانشان به رادیکال و چپ و ضدانقلاب بودن محکوم شوند. خلاصه اینکه به نظر میرسد آقا مرتضی در «آقا مرتضی» هم مصادره شد.
گزارش از لادن عظیمی